سلام بر محمد مصطفی و سلام بر علی (ع) و سلام بر فاطمه زهرا (س) و سلام بر حسن و حسین (ع) شهید کربلا و سلام بر ائمه هدی و سلام بر روح ا… و پیروانش و سلام بر حق و طرفداران حق و مرگ بر باطل و باطل خواهان ، در حالی وصیتنامه مینویسنم که روانه خط مقدم هستم ولی اصلاً حتی یک صدم در خودم لیاقت شهادت را نمی بینم ولی از دست واقعه عزوجل غافل نبودیم و به آن امید فراوان دارم . {{ خدایا ، پروردگارا ، معبودا برای چندمین بار برای ورود به دانشگاهی که معلمش حسین (ع) و شاگردانش علی اکبرها و علی اصغرها هستند امتحان دادم ولی هربار مردود شدم ولی ای خدا این بار دیگر مرا نا امید نکن خدایا خودم اقرار میکنم که گناه کردم گناه کردم نه کم نه اندک بلکه خیلی خیلی که هربار یاد آنها می افتم اشک شرم و اشک پشیمانی از چشمانم ناخود آگاه سرازیر میشود .
خدایا به تو پناه آوردم . خدایا ! معبودا ! العفو ، العفو ، العفو }} .
ملت عزیز و مهربان دوست دارم وصیت نامه ام برای کسانیکه هنوز نفهمیدند که جنگ است و بی خبرند آکنده از خشم و نفرت باشد . برادرم و خواهرم ماه هیچوقت پشت ابر نمی ماند و بالاخره شبی ماه از پشت ابر بیرون خواهد آمد و چهره خیانتکاران و مفسدان و از خدا بی خبران را به دیگران خواهد شناخت . هی میگویی در کشور گرانی است یک وقت میگویی چیزی گیرم نمی آید و کمیاب است آخر تو چرا این حرفها را بگویی ؟ کسی باید بگوید که پدرش در جبهه است اصلا توکه مال این کشور نیستی تو که نه از انقلاب خبر داری و نه از جنگ هیچ خبری داری و هیچ احساس مسئولیت نمی کنی حیف مرگ برای تو که هیچ فکر نمی کنی تو که نه به جنگ میروی و نه کمک میکنی زخم زبان میزنی !!!
{{ و شما ای برادرانیکه در مجالس عزا و مساجد به سر و صورت میزنید و حسین حسین میکنید و هی میگویید که ای حسین اگر در کربلا بودم یاریت میکردم پس این هم حسین و این هم یزید پس چه شده است که عمل نمیکنید ؟ فقط شعارتان این است چرا شعار میدهید و عمل نمیکنید ؟ ولی بدانید که حق آمدنی است حق می آید و باطل رفتنی است آیه قرآن است حق می آید و حساب شما را کف دستتان میگذارد شما پنداشته اید خورشید انقلاب روزی خاموش خواهد شد کور خوانده اید و نمی دانید که خیابانهای شهر عشق با خون چراغانی شده و با پیکرهای پاک شهداء مستحکم گردیده است و با جارو به مژگان نوعروسان گردگیری شده است و با اشک مادران شستشو گردیده است کمی فکر کنید و به خود آیید }} .
اما پدر و مادر من ، من رفتم و از شما و خواهرانم سه چیز را میخواهم :
حجاب ۲) صبر ۳) شهامت . مادر عزیزم دوست نداشتم که در بستر بمیرم که حتی فامیلها به سراغم نیایند ولی حالا میمیرم در حالی که حسین (ع) و زهرا (س) و محمد (ص) همه و همه و حتی برادر شهیدم حسین خودمان نیز به بالای سرم می آیند . پس پدر و مادر صبر کنید که به آرزویم رسیده ام و شما ای دانش آموزان گرامی درس بخوانید که در این برهه از زمان قدرت قلم از توپ و تانک و حتی ذوالفقار علی و شمشیر حسین بیشتر است و ای برادر عزیز درست را بخوان ، بخوان ، بخوان که استعمار زده نشویم بخوان که اسلام عزیز پیروز شود و درس بخوان که خودکفا باشیم از همان کوچکی صدای مؤذن برای من دلنشین بود از شما میخواهم در تشییع پیکرم مؤذن اذان بدهد .
و از شما ای دوستان از همه و همه حلالیت می طلبم و همه کسانیکه غیبت این حقیر را کرده اند بخشیدم و امیدوارم که شما همه و همه مرا ببخشید . از تمام کسانیکه طلب مادی دارم و آنها از من میخواهند فقط و فقط به خانواده ام مراجعه کنید .
ارسال کننده: آقای سید حسین حسینی